|
|
مقدمه
تاکنون چندین بار اصطلاح بمباران دیجیتال مارکتینگ را شنیدهاید؟ میزان آگاهیتان نسبت به این اصطلاح پر سر و صدا و شاخههایش چقدر است؟
مطمئنا کم گوشتان به این اصطلاح پر سر و صدا نخورده است! به طور حتم نیاز شما و کسب و کارتان به این مقوله آنقدر زیاد است که پای شما را به این صفحه کشانده؛ اما لازم به ذکر است که بگوییم هدف از نگارش این مقاله فراتر از تعریف تئوری دیجیتال مارکتینگ است
با این اوصاف بیاید فعلا به یک تعریف مختصر و ساده از این عبارت پرتکرار، بسنده کنیم.
یک نگاه کلی به دیجیتال مارکتینگ
فضای دیجیتال مدتهاست که به عرصه جدیدی برای رقابت برندها تبدیل شده است و در این میان بزرگی و ثروت کسب و کارها به تنهایی نقش اول را بازی نمی کند! بلکه کسب و کاری موفق است که اصول و استراتژی بازاریابی دیجیتال را بهتر از سایر رقبا بلد باشد.
در باب تبلیغات و میزان اثربخشی آنها برای برندها شاهد پدیده جدیدی به نام نابینایی نسبت به بنرهای تبلیغاتی (banner blindness) هستیم. درواقع به علت تعداد بیشمار بنرها و بیلبوردها و تیزرهای تبلیغاتی، ذهن مخاطب یاد گرفته است که آنها را نادیده بگیرد! و بدتر از آن ، حتی اگر تبلیغات را هم ببیند، دید خوبی به این نوع تبلیغات و برندی که بیش از حد میخواهد خودش را در چشم بیننده فرو کند، ندارد.
با این حساب ضرورت مقوله دیجیتال مارکتینگ و پیاده کردن آن به روش صحیح و اصولی بیش از همیشه مورد توجه صاحبان مشاغل و خدمات قرار گرفته است.
با این اوصاف، دیجیتال مارکتینگ عمل یا شغلی در جهت تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات شما در بستر آنلاین است. اما اگر میپرسید وظیفه یک دیجیتال مارکتر چیست؟
فهمیدیم که دیجیتال مارکتینگ به مدیریت، تولید و اجرای کلیه محتواهای دیجیتالی گفته میشود که برای یک شرکت، برند یا فرد صورت میگیرد.
یک تیم دیجیتال مارکتینگ به دنبال ایجاد اعتماد و افزایش آگاهی از طریق انتشار مطالب تبلیغاتی بوده و محتوای مرتبط با مخاطبان هدف بیزینس را تولید میکند. در این صورت میتواند افراد را به مشتریان جدید تبدیل کرده و مشتریهای قبلی را نیز حفظ کند.
اینستاگرام، توئیتر، لینکدین، فیس بوک و بسیاری از پلتفرمهای اجتماعی محیطی مناسب بوده تا با به اشتراک گذاشتن پستها و مطالب تبلیغاتی مانند تصاویر گرافیکی، ویدئو و متنها بتوانید توجه مخاطبانتان را به خود جلب کنید. علاوه بر این در این فضاها میتوانید گروههایی برای به اشتراک گذاشتن ایدهها و شنیدن نظر مخاطبان نیز تشکیل دهید.
ایمیل مارکتینگ، خبرنامهها و تبلیغات مبتنی بر وب نیز ابزارهای محبوبی برای دستیابی به مخاطبان جدید به شمار میروند. این در حالی بوده که برخی بیزینسها از پیامهای متنی و محتوای چند رسانهای برای تبلیغ مستقیمتر استفاده میکنند.
مزایای دیجیتال مارکتینگ
بیشک این دنیای جدید برندها پر از مزایا است که دانستن آنها بهتر از ندانستنشان است!
۱)جهانی شوید!
امروزه تقریبا کسی را پیدا نمیکنید که به حداقل یکی از دستگاههای دیجیتال مانند کامپیوتر و تلفن هوشمند دسترسی نداشته باشد. بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا در تمام ساعتهای شبانهروز به تمام مردم دنیا دسترسی داشته باشید. این در حالی است که در مدلهای بازاریابی سنتی، تبلیغات و بازاریابی تنها در ساعتهایی خاص (مانند بازاریابی تلفنی) و مکانهایی خاص (مانند نصب بیلبورد در بزرگراه) امکانپذیر است.
۲)انعطافپذیری را تجربه کنید!
بازاریابی دیجیتال بسیار انعطافپذیر است. آیا استراتژیهای فعلی شما به جایی نمیرسد؟ آیا طراحی سایتتان برای کاربران جالب نیست؟ میتوانید به سرعت آن را تغییر بدهید و به نتیجه مناسب برسید. برخلاف بازاریابی سنتی، تغییرات موارد نامطلوب در دیجیتال مارکتینگ بسیار سریع و راحت است.
۳)مخاطبان اصلیتان را بشناسید و مورد هدف قرار دهید.
قطعا مخاطبان شما تمام افراد جامعه نیستند و تنها شامل گروه خاصی میشوند. بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا این مخاطبان خاص را به درستی مورد هدف قرار بدهید. این در حالی است که هدف قرار دادن مخاطبان با کمک روشهای بازاریابی سنتی، کاری بسیار سخت است. اما در دیجیتال مارکتینگ روشهایی مانند سئو مارکتینگ وجود دارند که دسترسی به مخاطب هدف را برای شما آسان میسازند. یا در اینستاگرام به کمک هشتگهای فارسی و انگلیسی و صد البته استفاده درست از آنها میتوانید مخاطبان هدف را به صفحه خود هدایت کنید.
۴)از هزینه تراشی جلوگیری کنید!
هزینههای تبلیغات سنتی مانند چاپ و انتشار بیلبورد و تبلیغات تلویزیونی بسیار بالاست. همین امر باعث میشود که کسبوکارهای کوچک نتوانند در این سطح با کسبوکارهای بزرگ رقابت کنند. دیجیتال مارکتینگ در نقطه مقابل، بسیار مقرون به صرفهتر است. همچنین در بسیاری از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ، میتوانید کمپینهایی متناسب با بودجه بازاریابی و تبلیغاتتان تعریف کنید. تبلیغات کلیکی یک مثال خوب از این روشهاست.
۵)تعامل بینهایت با مشتریهایتان
هرچه بیشتر با مخاطبانتان مکالمه داشته باشید، چهرهای انسانیتر و محبوبتر از کسبوکارتان را به نمایش خواهید گذاشت. بازاریابی دیجیتال این امکان را برای شما فراهم میکند تا چهره انسانی برندتان را به مخاطبان نشان دهید. بخش کامنت در وبسایت و شبکههای اجتماعی، یکی از بهترین جاها برای ایجاد مکالمه و دیجیتال مارکتینگ است.
معایب و چالشهای دیجیتال مارکتینگ
این روش بازاریابی، درست است که سودآور است اما بیایید منصفانه به این موضوع نگاه کنیم و از چالشهایی که سر راهمان سبز میشود دور نشویم.
۱)این روش زمانبر است!
استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ با تمام مزایایی که دارند زمانبر هستند و معمولا نتیجه آنها یک شبه مشخص نمیشود. بنابراین بهتر است برنامههای بلند مدت را در نظر داشته باشید.
۲)لطفا آگاهی داشته باشید!
متخصص شدن در بازاریابی دیجیتال نیاز به یادگیری مهارتهای مختلف دارد. آموزش دیدن نیز زمان میبرد و تمام منابع یادگیری دیجیتال مارکتینگ معمولا به صورت رایگان در دسترس نیستند.
بنظرم بیشتر از این از موضوع اصلی مقاله دور نشویم و تا دیر نشده به شاخه های پر بار دیجیتال مارکتینگ، بپردازیم!!
محبوبترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ
در این قسمت قصد داریم به معروفترین، محبوبترین و صد البته پر کاربردترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ اشاره کنیم.
یک نگاه کلی:
-
سئو سایت یا بهینهسازی موتورهای جستجو
-
طراحی سایت کاربر پسند و جذاب
-
بازاریابی محتوایی (content marketing)
-
بازاریابی شبکههای اجتماعی (social media marketing)
-
تبلیغات کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک (PPC)
-
بازاریابی پورسانتی (Affiliate marketing)
-
تبلیغات همسان (Native Ads)
-
اتوماسیون بازاریابی (marketing automation)
-
بازاریابی ایمیلی
-
روابط عمومی آنلاین (online PR)
-
بازاریابی درونگرا یا ربایشی (Inbound marketing)
-
محتوای حمایت شده (sponsored content)
-
بازاریابی ویروسی (Viral Marketing)
در ادامه خلاصهای از کاربردیترین و موثرترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ با بیانی ساده خدمت شما ارائه میگردد.
نکته : در هر بخش با کلیک بر لینک های مشخص شده، به مقاله تخصصی برای هر یک از این شاخه ها هدایت میشوید
سئو سایت، یکی از مهمترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ است!
اگر صاحب برند و کسب و کاری هستید و از روشهای نوین و دیجیتال برای بازاریابی برندتان استفاده میکنید، حتما بارها و بارها با کلمه پر سر و صدا و صد البته مهم و کاربردی سئو، روبرو شدهاید.
بیشک سئو یکی از مهمترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ است و هدف از فرآیند بهینه سازی وبسایت شما این است که رتبه بالاتری در موتورهای جستجو کسب کنید و به عبارتی در صفحات ابتداییتر قرار بگیرید. واضح است که در این صورت افراد بیشتری از سایت شما بازدید خواهند کرد و ترافیک ارگانیک شما افزایش پیدا خواهد کرد و همه این موارد یعنی فروش بیشتر محصول و خدمات!
برای ایجاد ترافیک بهینه و با کیفیت به سئوی سایت شما چندین روش وجود دارد. این روشها شامل مواردی هستند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم؛ اما همانطور که تا به الان توضیح دادیم، استفاده و به کارگیری صحیح این ابزار شگفت انگیز، کسب و کار شما را زیر و رو میکند! پس لطفا به خاطر خودتان هم که شده ادامه این بخش را جدی بگیرید و با دقت بیشتری بخوانید.
گفتیم که سئو یکی از جنبههای حیاتی شاخه های دیجیتال مارکتینگ بوده و یک متخصص سئو بهترین شیوههای بهینه سازی موتور جستجو را برای وب سایتهای مختلف پیاده سازی میکند. یکی از هزاران مزیت مهمی که سئو داشته این است که باعث میشود تا برند به خوبی در میان مخاطبان دیده شده و سایت نیز بیشترین بازدید را داشته باشد.
متخصصان سئو روی توسعه استراتژیهای ایده آلی که میتوانند باعث بهینه سازی صفحات مختلف تمرکز میکنند. آنها همچنین باید با بسیاری از استراتژیها و ترفندهای سئو سازگار با سیستمهای مدیریت محتوای مختلف آشنا باشند. به عنوان مثال برخی از نکات و ترفندهای سئو برای وب سایتهای وردپرسی شامل تحقیق پیرامون کلمات کلیدی، تنظیم پیوندهای یکتا و نصب افزونه سئوی وردپرس است.
سایر وظایف متخصصان سئو شامل بهینه سازی نرخ تبدیل، ساخت لینک، نظارت بر ترافیک وب سایت و همچنین ردیابی ترندهای حوزه بیزینس و رتبه بندی صفحات نتایج موتورهای جستجو است. آنها همچنین از نزدیک با تیم توسعه وب و محتوا همکاری کرده تا محتوای سایت سازگار با سئو و معماری سایت باشد. به عنوان مثال موتورهای جستجو، وب سایتهایی با طراحی واکنش گرا و محتوای حاوی کلمات کلیدی مرتبط و تگهای هدر را ترجیح میدهند.
به طور خلاصه متخصصان سئو به بهینه سازی طراحی و محتوای وبسایت بیزینس کمک می کند تا موتورهای جستجو بتوانند به طور موثر آنها را پیدا کرده، تفسیر و فهرست بندی کنند. انجام این کارها باعث میشود که وب سایت و صفحات وب مرتبط با بیزینس در رتبههای بالاتری در نتایج جستجوهای گوگل قرار بگیرند. در نتیجه به افراد بیشتری اجازه خواهد داد تا آن را دیده و روی آن کلیک کنند.
اما گفتیم که سئو روشهای مختلفی دارد:
سئو درون صفحه (on page seo)
سئو درون صفحه مانند گذشته ساده نیست و شما دائماً باید اطلاعات خود را در این زمینه به روز نمایید. برای بهبود عملکرد سئو درون صفحهای، این نکات را همواره به خاطر بسپارید:
-
به هدف جستجوی کاربر را تحقق ببخشید و خواسته آنان را برآورده نمایید.
-
سرعت، سرعت، سرعت…رضایت کاربر از سرعت سایت شما یعنی رضایت گوگل از سایت شما و یک نمره مثبت!
-
استفاده از کلمات کلیدی به اندازه کافی بدون آسیب به بدنه محتوا غوغا میکند!
-
تیترهای مرتبط با محتوا و به طور کلی ارائه موضوعات مرتبط با هدف سایت را موزد هدف قرار دهید.
سئو خارج صفحه (off page seo)
سئو خارجی بر روی کلیه فعالیتهایی که خارج از سایت شما انجام میشود، مرتبط است؛ اما بر رتبهبندی شما در موتورهای جستجو نیز تاثیر میگذارد و تمرکز دارد.
میپرسید چه فعالیتهایی مربوط به این روش است؟ بک لینکها…یعنی همان سایتهایی که به محتوای سایت شما لینک میدهند.
فراموش نکنید که تعداد بک لینکها و همچنین قدرت و اعتبار آن کسانی که به شما لینک دادهاند ، بر میزان رتبه بندی شما تاثیر بسزایی دارد.
با سایتها در تعامل باشید، پستهای مهمان برای آنها بنویسید و درون آن پستها به سایت خودتان لینک بدهید و همواره مواظب باشید اخلاق حرفهای را در این مورد رعایت کنید.
سئو فنی یا سئو تکنیکال
داربست محکمی که موارد دیگر سئو روی آن بنا میشود، بهترین تعریف برای سئوی فنی سایت است. خیلی خلاصه یعنی: بهینهسازی کدهای سایت شما.
این سئو بر روی باطن سایت شما انجام میشود و سرعت بارگذاری سایت شما کاملا به آن بستگی دارد. سرعت بارگذاری یکی از مهمترین ملاکها برای رتبه بندی شما در موتورهای جستجو است.
پیشنهاد میکنم برای کسب اطلاعات بیشتر و همچنین برای سفر در دل این اصطلاح پر پیچ و خم، سری به مقاله سئو چیست بزنید تا ابهاماتتان به صورت کلی درباره این ابزار شگفت انگیز از بین برود.
قبل از این که به انتهای این بخش برسیم، تاکید میکنم که بدون سایت، سئو سایت معنا ندارد!
امروزه یکی از نیازهای اصلی کسب و کارهایی که در حوزه دیجیتال مارکتینگ فعالیت میکنند داشتن یک وبسایت است.
بدون داشتن سایت، بهینه سازی موتورهای جستجو مفهومی ندارد. حتی اگر فروش خیلی خوبی در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، تلگرام و … داشته باشید، داشتن یک وبسایت جذاب و کاربر پسند به کسب و کار شما وجه رسمی و حرفهای میبخشد که منجر به جلب اعتماد و رضایت مشتریان و افزایش فروش شما میشود. با استفاده از خدمات دیجیتال مارکتینگ وبیما میتوانید سایتی جذاب، متناسب با ویژگیهای کسب و کار خودتان داشته باشید!
بازاریابی محتوایی، یکی دیگر از شاخه های دیجیتال مارکتینگ!
در سالهای اخیر تغییرات بزرگی در حوزه بازاریابی به وجود آمده و از تلاش زیاد برای فروش محصولات که به نوعی با تبلیغات سنتی مرتبط بوده، به سمت ارائه محتوای ارزشمند به عنوان ابزاری برای توجه حرکت کردهایم. این تغییر به این معنا بوده که تقاضا برای استراتژیستهای محتوا افزایش پیدا کرده است.
یکی از شاخه های دیجیتال مارکتینگ ، توانایی تنظیم استراتژی محتوا ست. نقش استراتژیست محتوا در تیم دیجیتال مارکتینگ طراحی استراتژی بوده که هم با اهداف تجاری بیزینس و هم با نیازهای مشتری همسو باشد. آنها این کار را با برنامه ریزی برای تولید محتوای باکیفیت و مرتبط انجام میدهند که نوعی ارزش ذاتی را نیز برای خواننده فراهم میکند.
این نوع محتوا که معمولا ترکیبی از محتوای متنی طولانی، تصاویر، ویدئوها و اینفوگرافیکها بوده برند را به عنوان یک مرجه در این زمینه تبلیغ میکند. بنابراین اعتماد مشتریان بالقوه جلب شده و فرصتهایی را برای تیم محتوا فراهم میکند تا بتوانند ترافیک وب سایت را افزایش دهند. این کار را با استفاده از تکنیکهایی مانند بک لینک سازی و سئو انجام خواهند داد.
یک استراتژیست محتوا نه تنها محتواهای لازم برای انتشار را برنامه ریزی میکند بلکه اغلب با تیم SEO نیز همکاری میکند تا خلاصههای مورد نیاز را برای نویسنده محتوای فریلنس نوشته، تجزیه و تحلیل رقبا را انجام داده و به محتواهای آماده شده رسیدگی کند. بسته به اندازه تیم، به احتمال زیاد از استراتژیست محتوا انتظار میرود زمانی که نویسندگان در دسترس نیستند خود بتواند محتوایی را نوشته، ویرایش کرده و آن را منتشر کند.
این بخش از بازاریابی، یعنی همان بازاریابی محتوایی، با تولید محتوای آگاهیبخش، مفید و متناسب با نیاز مخاطب به کاربران خود کمک میکنید.
هدف از این نوع بازاریابی جذب و نگهداری مشتریان احتمالی است نه به این صورت که آنان را مجبور به خرید محصول یا خدمات خود کنیم بلکه صرفاً به آنها کمک کنیم تا بهترین تصمیم را بگیرند و چه بسا ما در میان گزینههای آنها قرار بگیریم.
با نوشتن پست ها و مقالات باید تخصص خود را به رخ بکشید و ترافیک ارگانیک را برای پیشبرد اهداف خود ایجاد کنید.
گاهی اوقات خوانندگان محتوا میخواهند شما به آنها نشان دهید، نه اینکه صرفاً بگویید. تولید محتوای بصری و اینفوگرافیها را دست کم نگیرید. فراموش نکنید که اینفوگرافیها مفهومی که میخواهید را بهتر منتقل میکنند.
مدیریت و بازاریابی شبکههای اجتماعی، از ترندترین روشهای دیجیتال مارکتینگ است!
مدیر شبکههای اجتماعی در درجه اول مسئول نظارت بر تصویر آنلاین بوده و باید یک برند را از طریق رسانههای اجتماعی به دیگران معرفی کنند. با استفاده از ابزارهایی مانند Hootsuite مدیر شبکههای اجتماعی باید محتوای لازم را در اینستگرام، فیس بوک، لینکدین و توئیتر برنامه ریزی و اجرا کنند. هنگامی که یک کمپین تبلیغاتی به پایان میرسد، مدیر شبکههای اجتماعی با استفاده از دیتایی که از کاربران جمع آوری کرده باید تجزیه و تحلیل خود را از این موقعیت برآورد کرده و به باقی تیم گزارش دهد.
این شخص مسئول مدیریت حسابهای کاربری بیزینس در رسانههای اجتماعی بوده و باید حضوری قوی را در این فضا ایجاد کند. مدیر شبکههای اجتماعی با بخشهای بازاریابی و فروش همکاری کرده و محصولات و خدمات شرکت را از طریق کانالهای اجتماعی مختلف به مخاطبان معرفی میکند.
یک مدیر شبکههای اجتماعی مسئول تحقیق در مورد بازاریابی و ترندهای موجود در رسانههای اجتماعی بوده و اطمینان حاصل میکند که بیزینس مورد نظر نیز در این جریان باقی بماند. این افراد به دنبال فرصتهای کلیدی بوده تا بتوانند بازاریابی برند را به شکلی بهتر و مناسبتر انجام دهند.
علاوه بر این یک مدیر شبکه های اجتماعی با پاسخ دادن به نظرات و پستهای فالورها مسئولیت تشویق تعامل را نیز بر عهده دارد. این شخص محتوا را نظارت کرده و کمپینهای تبلیغاتی یا همکاری با اینفلوئنسرها را ترتیب میدهد. به طور خلاصه میتوان گفت که این مدیر تلاش میکند تا اعتماد مردم به برند از طریق محتوای بارگذاری شده در فضای اجتماعی بیشتر شده و باعث فروش بیشتر محصولات و خدمات خواهد شد.
تقریبا همه ما حداقل از یکی از پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام، تلگرام، توئیتر و … استفاده میکنیم.این بازاریابی یکی از اصلیترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ است و سرعت رشد آن به مراتب از سایر روشها بیشتر است.
بازاریابی شبکههای اجتماعی یعنی فرآیند تولید محتوا برای پلتفرمهای مختلف رسانه اجتماعی در راستای جذب مخاطب در کمترین زمان و بیشترین سرعت ممکن!
اصلی ترین نتیجهای که از این نوع بازاریابی انتظار داریم، افزایش ترافیک است.
شبکه های اجتماعی نوظهور را دست کم نگیرید و دائماً اطلاعات خود را آپدیت نگه دارید. برای مثال: اپلیکیشن تیک تاک را دریابید!
در نظر داشته باشید هر پلتفرم محتوای خاص خود را اعم از متنی و ویدئویی میطلبد.
اگر در پلتفرم شبکه های اجتماعی تازه وارد هستید میتوانید با استفاده از ابزارها و اپلیکیشنهایی از چندین اکانت مختلف خود مانند اینستاگرام،لینکدین و … در یک مکان استفاده کنید.
تبلیغات کلیکی یا پرداخت به ازای کلیک، یک شاخه دیگر!
PPC که مخفف pay-per-click است، یک مدل از تبلیغات گوگل ادوردز است که در آن افراد تبلیغ کننده با کمک پلتفرمی مانند Google Ads تبلیغات خود را نمایش میدهند، سپس به ازای هر بار که افراد بر روی تبلیغ کلیک کنند، هزینهای از حساب آنها کم می شود. در این روش اگر تبلیغ شما در صفحهای قرار گیرد و هیچ کلیکی بر روی آن انجام نشود لازم نیست هیچ هزینهای برای آن تبلیغ پرداخت کنید. بسیاری از مشاغل از این روش برای انجام تبلیغات خود استفاده میکنند.
مشاغل از PPC برای هدایت ترافیک به سمت وب سایت خود و فروش بیشتر استفاده میکنند. تبلیغات PPC به شما امکان میدهد تا هدف گذاری عمیقی داشته باشید، بدین معنی که شما میتوانید تبلیغات را در مقابل کسانی که مشتریان واقعی شما هستند، ارائه دهید.
تمام افرادی که به دنبال تامین کننده محصول یا خدماتی برای رفع نیازهای خود هستند، از موتورهای جستجو استفاده میکنند. به همین دلیل تبلیغ در این فضا میتواند مشتریان بسیاری به سمت کسبوکار شما روانه کند. PPC به شما کمک میکند مخاطبان هدف خود را شناسایی و تبلیغات خود را دقیقا به همین افراد نمایش دهید.
مهمترین مزیتهای این نوع تبلیغات به صورت زیر هستند:
تبلیغات هدفمند
اولین و مهمترین مزیت تبلیغات کلیکی هدفمند بودن تبلیغات است. تمام تنظیمات مربوط به کمپینهای تبلیغاتی خود را بر اساس اطلاعاتی که در مورد مخاطب دارید انجام میدهید. در این روش مطمئن هستید که تبلیغ شما به مخاطب هدف شما نمایش داده میشود.
هزینه پایین تبلیغات
در بسیاری از روشهای تبلیغاتی شما هزینه زیادی را برای تبلیغات میپردازید درصورتی که ممکن است بازدهی بالای نیز نداشته باشد. اما در روش تبلیغات کلیکی شما به ازای هر کلیک هزینه پرداخت میکنید.
استفاده از ابزارهای سنجش
تمام پلتفرمهای ارائه دهنده تبلیغات کلیکی ابزارهایی برای تحلیل و بررسی تبلیغ، میزان بازدید و کلیک و … ارائه میدهند. با استفاده از این ابزار میتوانید تبلیغات کلیکی خود را تحلیل و مدیریت کنید.
سریع بودن
یکی از مزیتهای عالی این روش تبلیغات سرعت بسیار بالای آن است. روشهای سنتی و هزینهای که بابت سئو میپردازید مدتها زمان برده تا نتیجه را نشان دهد، اما این روش در همان لحظه نتیجه حاصل شده را نمایش میدهد.
پلتفرمهای متفاوتی برای تبلیغات کلیکی وجود دارند اما در ایران به علت محدودیت دسترسی کاربران به برخی از این پلتفرمها مثل فیسبوک و توئیتر منطقیست پلتفرمی را انتخاب کنید که کاربران ایرانی دسترسی راحتتری به آن داشته باشند.
بازاریابی پورسانتی را جدی بگیرید!
این بازاریابی توسط افرادی که خارج از کسب و کار شما هستند اتفاق میافتد. یک نوع تبلیغات مبتنی بر عمکرد است به این صورت که برای فروش محصولات یا خدمات شما در وب سایتشان از شما کمیسیون دریافت میکنند.
این روش البته یکی از راه های کسب درآمد اینترنتی نیز هست .
به سیستم همکاری در فروش بازاریابی پورسانتی یا افیلیت مارکتینگ گویند. افرادی که در حوزه بازاریابی فعال هستند. با موضوع بازار یابی پورسانتی آشنایی دارند. دریافت پورسانت مدتهاست برای برای فروش محصول شرکت به فروشندگان داده میشود. مبحث پورسانتی در بازاریابی آنلاین نیز وجود دارد.
بازاریابی پورسانتی در اینترنت یکی از درآمدزاترین روشهای دیجیتال مارکتینگ و کسب و کارهای اینترنتی هست. که با فروش خدمات و محصولات دیگر سایتها میتوان مبلغی را برای پورسانت دریافت کرد.
چرا از بازاریابی پورسانتی استفاده کنیم؟
-
به راحتی به تعداد زیادی از مخاطبان و مشتریان بالقوه دسترسی پیدا میکنیم.
-
ریسک پایینی دارد، حتی اگر با استفاده از این روش به نتیجهی خیلی شگفت آوری هم نرسیم، هزینه زیادی را از دست ندادهایم
-
دراین موارد بسیاری از ناشران و مدیران وب سایت ها به جای از نو شروع کردن، ترجیح میدهند که در پروژههای موجود با شما همکاری کنند.
بازاریابی پورسانتی یک روش عالی برای کسب درآمد برای بازاریابان است. چرا که آنها میتوانند علاوه بر شغل ثابت خود، در وقت های آزاد خود نیز درآمد کسب کنند. معمولا بازاریابان شبکه ارتباطی قویای دارند و میتوانند با برقراری ارتباط یک فروش را رقم بزنند. این دقیقا همان اتفاقی است که در بازاریابی پورسانتی رخ میدهد.
طرح های مختلف پورسانتی برای کسب درآمد وجود دارد. برای مثال یک روش، حقوق ثابت با پورسانت و روش دیگر پورسانت کامل است. در روش حقوق ثابت، شما یک حداقل حقوقی را در هر ماه دریافت خواهید کرد (مستقل از این که فروشی داشته باشید یا خیر). برعکس در روش پورسانت کامل، تمامی درآمد شما از پورسانت فروش هایی است که انجام میدهید.
انتخاب بین چند طرح بازاریابی پورسانتی، یکی از چالش های اصلی بازاریابان است. آنها میخواهند بدانند که همکاری با چه مجموعه ای بیش ترین درآمد را برایشان خواهد داشت.
اگر می خواهید افراد واکنش مثبتی نسبت به بازاریابی پورسانتی داشته باشند، می بایست فضای راحتی را برای آنها ایجاد کنید تا بتوانند به صورت آنلاین خریداری کنند. برای نسل های جوانتر شاید این مساله فراگیر باشد و همگی آنها با این روش خرید کنند، اما بزرگسالان ترجیح میدهند که کالا و خدمات را به صورت حضوری خریداری کنند.
تبلیغات همسان، یکی دیگر از شاخه های دیجیتال مارکتینگ!
تبلیغات همسان استفاده از تبلیغات پولی است که با ساختار و عملکرد قالب رسانهای که در آن منتشر میشود مطابقت دارد و در عین حال انتظارات مخاطبان را برآورده میکند. تبلیغات همسان اغلب در فیدهای رسانههای اجتماعی (به طور مثال در اینستاگرام در قالب یک پست که مشابه با پستهای دیگر پیج است ایجاد میشود) یا به عنوان محتوای توصیه شده در یک صفحه وب یافت میشوند. برخلاف تبلیغات نمایشی یا بنرهای تبلیغاتی، تبلیغات همسان در واقع شبیه تبلیغات نیستند. به نظر میرسد بخشی از جریان تحریریه صفحه هستند. نکته کلیدی تبلیغات همسان این است که برای مخاطب مزاحمت ایجاد نمیکند.
تبلیغات همسان تاکتیکی است که از بازاریابی عملکردی پشتیبانی میکند و مانند یک چرخه عرضه و تقاضا فعالیت میکند. در طرف عرضه، ناشران زیادی هستند که به دنبال کسب درآمد از سایتهای خود هستند. طرف تقاضا، تبلیغ کنندهها به دنبال جلب مخاطب بیشتر و دستیابی به اهدافی مانند آگاهی از برند، فروش یا لید جنریشن(سرنخ فروش) هستند.
با مقاومت بیشتر مصرفکنندگان در برابر شکلهای سنتی تبلیغات، برندها و استارت آپهای مصرفی به طور یکسان بودجههای بیشتری را به سمت بازاریابی محتوا و قالبهای تبلیغاتی همسان اختصاص میدهند.
مزایای تبلیغات همسان
-
این نوع از تبلیغات چون جایگاه خاصی ندارند و با شکل ظاهری واسط کاربری هماهنگی دارند توجه کاربر را به خود جلب میکنند و باعث افزایش نرخ کلیک میشوند.
-
تبلیغات همسان سه برابر بیشتر وقت و توجه را به خود جلب میکند و عملکرد آن ده برابر بیشتر از تبلیغات سنتی است.
-
تبلیغات نیتیو نسبت به سایر تبلیغات با اطمینان بیشتری جذابیت و آگاهی از برند را افزایش میدهند. با تولید محتوای مناسب برای بالای قیف بازاریابی که به ایجاد آگاهی از برند کمک میکند و تغذیه سرنخهای فروش (لید جنریشن) با محتوای مخصوص میانه قیف، قادر به هدایت مشتریان خود به انتهای این قیف میشود.
-
تعداد بیشتری از متخصصان بازاریابی تبلیغات نیتیو را انتخاب میکنند.
معایب تبلیغات همسان
-
وقتی محتوای ضعیفی ایجاد کردهاید یا ماهیت آن را به وضوح فاش نکردهاید (که این یک تبلیغ است)، میتوانید به خوانندگان این احساس را بدهید که از آنها سوء استفاده شده است.
-
پتانسیل ایجاد آگاهی از برند منفی وجود دارد. اگر تجربه محتوای تبلیغاتی همسان تجربه بدی باشد، احساسات منفی به برند تجاری شما توسط کاربر ایجاد میشود.
-
تبلیغات نیتیو میتواند گرانتر از سایر اشکال بازاریابی محتوا باشد.
پس یکی از زیرکانهترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ و مدلهای تبلیغات در فضای مجازی ، تبلیغات همسان است.
کاربران هرچه بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده کنند، محتوای تبلیغاتی را راحتتر و سریعتر تشخیص میدهند و از آن دوری میکنند!
در این شرایط تبلیغات همسان بسیار زیرکانه قدم به میان میگذارد و با روش دیگری جلوی چشم مخاطب قرار میگیرد.
مثال آشنایی برای شما میزنم: در حال تماشای ویدئویی در آپارات یا یوتیوب هستید که ناگهان تبلیغ محصولی پخش میشود و ناچارید آن را تماشا کنید.
این تبلیغات مستقیماً در میان محتوای متنی یا تصویری شبکههای اجتماعی قرار میگیرند.
اتوماسیون بازاریابی را فراموش نکنید!
اتوماسیون بازاریابی و فروش، نرم افزاری است که در صورت استفاده صحیح از آن، کار برای صاحبان مشاغل بسیار آسان میشود. به عنوان مثال، با صرف وقت کمتر میتوان مشتریان احتمالی بیشتری را جذب و میزان فروش را افزایش داد. مشاغلی که از اتوماسیون بازاریابی و فروش استفاده میکنند با افزایش چهارده درصدی فروش و کاهش دوازده درصدی هزینههای فروش روبرو میشوند.
برای افراد با تجربه در بازاریابی، اتوماسیون بازاریابی و فروش فرصتی استثنائی در جهت بهره وری بیشتر از محصولات، کاهش هزینهها و جذب مشتریان احتمالی با صرف حداقل زمان ممکن است.
به طور کلی به کلیه ابزار و نرم افزارها و اقداماتی که عملیات اصلی بازاریابی شما را خودکار سازی کند، اتوماسیون بازاریابی می گویند. با استفاده از اتوماسیون بازاریابی دیگر نیازی نیست کارهای پرتکرار و روزانه را به صورت دستی انجام دهید. مثال:
-زمانبندی ارسال پست در شبکه های اجتماعی
-ارسال منظم خبرنامه های ایمیلی
-آنالیز دائم کمپین های تبلیغاتی که در دست اقدام داریم
-ارسال محتواهای منظم جهت جذب کسانی که به کسب و کار ما علاقه دارند و تبدیل آنان به مشتری
اگر قصد دارید از اتوماسیون در تجارت خود استفاده کنید، در ادامه به مطالعه چند استراتژی پیشرفته در این زمینه بپردازید.
۵ راه برای بهینه سازی اتوماسیون بازاریابی و فروش
-
قبل از شروع به استفاده از اتوماسیونهای بازاریابی، باید دقیقا بدانید که از آن چه میخواهید و چه انتظاری دارید. در غیر این صورت، تلاشهای شما برای به کارگیری از منافع آن بی فایده خواهد بود. آیا میخواهید بازدیدکنندگان بیشتری را به وب سایت خود جذب کنید؟ پیشنهادات و هدایای ویژهای برای مخاطبین خود در نظر دارید؟ قصد افزایش فروش و یا افزایش سهم بازار محصول خود را دارید؟ برای انجام تمام این موارد اتوماسیون به شما کمک خواهد کرد. اما بهتر است در ابتدا از خواسته خود آگاهی کامل داشته باشید.
-
زمانی که مشتریان میبینند شرکتهایی که از آنها خرید میکنند قدردان آنها هستند، حس خوشایندی را تجربه کرده و در نهایت منجر به افزایش حس وفاداری آنها نسبت به شرکت میشود. برای رسیدن به این منظور بهتر است پیامها جنبه عمومی نداشته و شخصی سازی شده باشند. بنابراین، در ابتدای مسیر اطمینان حاصل کنید که محتوا توسط نرم افزار اتوماسیون شخصی سازی میشود و به خواننده حس سفارشی بودن آن پیامها را میدهد.
-
ممکن است قبلا شرکت شما به منظور ارزیابی عملکرد کارکنان، تست A / B را انجام داده باشد. حال به کمک اتوماسیون بازاریابی و فروش این فرآیند به صورت خودکار انجام میگیرد.
یکی از مزایای استفاده از این قابلیت علاوه بر صرفه جویی در وقت، افزایش آگاهی شما نسبت به میزان تاثیرگذاری عملکرد خود و کارکنانتان در مسیر پیشرفت است. همچنین این امکان را به شما میدهد که در صورت لزوم تغییراتی را در استراتژیهای بازاریابی خود اعمال کنید.
-
به منظور اجرای موفقیت آمیز نرم افزارهای اتوماسیون بازاریابی و فروش، آموزش کارکنان امری بسیار حیاتی به نظر میرسد. تیم شما اگر نسبت به برنامههای اتوماسیون آگاهی و دانش کافی نداشته باشند ممکن است از وجود آنها احساس خطر کنند. بنابراین، باید آنها را به خوبی توجیه کنید که این نرم افزار تنها به منظور سهولت کار آنها مورد استفاده قرار گرفته و موجب میشود نیروهای متخصص به جای صرف وقت برای کارهای پیش پا افتاده و تکراری تمرکز خود را بر روی فروش و وظایف مهمتری که به آنها محول شده قرار دهند.
-
در نهایت، میزان موفقیت اتوماسیون بازاریابی و فروش به نحوه واکنش مشتریان شما بستگی دارد. با تجزیه و تحلیل واکنشها و نظرات مشتریان، میزان تاثیرگذاری آنها را مورد بررسی قرار دهید و در صورت لزوم اصلاحاتی را در روش بکارگیری این نرم افزارها ایجاد کنید. لازم به یادآوری است که اتوماسیونها تنها در زمانی سودمند هستند که نظرات و بازخورد مثبت مصرف کنندگان را به خود جلب نمایند. بنابراین اگر نتیجه مورد نظرتان را از این بازخوردها دریافت نمیکنید، سعی در ایجاد نو آوری و ادغام قابلیتهای اتوماسیون با یکدیگر کنید.
بازاریابی ایمیلی، یکی از قدیمی ترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ نمونهای از حوزه تخصصی توسعه محتوا و یکی از شاخه های دیجیتال مارکتینگ است. افرادی که مسئولیت ایمیل مارکتینگ را برعهده دارند، افرادی هستند که در زمینه بازاریابی شایسته بوده و توانایی بالایی در نوشتن و ویرایش متن دارند.
با وجود همه پیشرفتهایی که رخ داده، ایمیل همچنان یکی از موثرترین فرمتهای محتوای موجود به شمار میرود. برای اینکه بتوانید این وظیفه را به خوبی انجام دهید باید با لحنی متقاعد کننده بنویسید و درک کنید که چگونه یک استراتژی بازاریابی ایمیلی موثر را ایجاد کنید. شما همچنین مسئول کمپینها، راه اندازیها و فعالیتهای روابط عمومی هستید که براساس پایگاه داده به دست آمده از طریق ایمیل در دسترس شما قرار دارد. کیفیت مخاطبین ایمیل شما کلید موفقیت در بازاریابی ایمیلی به شمار میرود، بنابراین آگاهی از راههایی که بتوانید این پایگاه داده را افزایش دهید اهمیت بسیاری دارد.
جالب است بدانید که با رواج یافتن استفاده از ایمیل در سال گذشته روزانه چیزی در حدود ۳۱۹ میلیارد ایمیل ارسال میشده است. این رقم بسیار بزرگ نشان دهنده این بوده که این قالب محتوایی در حوزه خود طرفداران بسیاری دارد.
انتظار میرود که یک متخصص ایمیل مارکتینگ علاوه بر پرورش لید فروش، باعث افزایش ترافیک، بهبود نرخ تبدیل و افزایش آگاهی افراد از این نام تجاری بشوند. این کار را نیز از طریق ایمیل، خبرنامه و کمپینهای مختلف که با اهداف کلی بقیه تیم بازاریابی هماهنگ بوده انجام میدهند. آنها باید تست A/B را انجام داده و تجزیه و تحلیلهای لازم را انجام داده تا متوجه شوند که چه لحن، متن و تصاویری بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد.
از قدیمی ترین شاخه های دیجیتال مارکتینگ ، بازاریابی ایمیلی است، کسب و کار ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهی برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود استفاده میکنند.
ایمیل معمولاً برای محتوای تبلیغاتی، تخفیفها، رویدادها و همچنین سوق دادن افراد به سمت وبسایت شما استفاده میشود.انواع ایمیلهایی که ممکن است برای شما کاربردی باشند:
–خبرنامههای اشتراک وبلاگ
-ایمیلهای پیگیری برای کسانی که چیزی را از سایت شما دانلود کردهاند
-ایمیل خوشامدگویی به مشتریان
-نکات یا موارد آموزشی برای جلب توجه مشتریان
روابط عمومی آنلاین
این قسمت از دیجیتال مارکتینگ مشخص میکند شرکت یا کسب وکار شما چگونه با مخاطب ارتباط برقرار میکند. روابط عمومی تا حدی شبیه به برند سازی است زیرا تعیین میکند که برندها با چه شیوهای با مخاطبانشان تعامل ایجاد میکنند.
تقریباً شبیه روابط عمومی سنّتی است اما در فضای آنلاین انجام میشود.
فعالیتهایی که میتوانند تلاش های شما را در این زمینه به حداکثر برسانند عبارتند از:
ارتباط با خبرنگاران از طریق رسانه های اجتماعی: این افراد می توانند فرصت های رسانهای در اختیار شما قرار دهند.
تعامل با کسانی که در شبکه های اجتماعی برای شما کامنت گذاشته اند: پاسخ دادن به افرادی که مطالب شما را پیگیری میکنند بهترین راه برای ایجاد یک مکالمه مولد به نفع شماست.
پاسخ به کسانی که بیزینس شما را در شبکه اجتماعی خودشان نقد کرده اند: طبیعتاً ترجیح می دهید سکوت کنید اما برعکس،پاسخ دادن معقولانه به آنها قدرت و جذابیت شما را به رخ خواهد کشید.
بازاریابی درونگرا یا ربایشی
بازاریابی درونگرا نوعی از بازاریابی است که با ایجاد محتوای مناسب سعی در جذب مشتری قبل از تصمیم به خرید آن نموده است و به دنبال ایجاد روابط بلند مدت با مشتریان خود با استفاده از سئو، وبلاگها و شبکههای اجتماعی است. بازاریابی درون گرا به فارسی به کلمات مختلفی ترجمه شده است که از جمله آنها میتوان به عباراتی مانند “بازاریابی جاذبه ای” یا “بازاریابی درونی” اشاره کرد. در واقع هدف از بازاریابی درون گرا یا بازاریابی جاذبه ای هدایت مخاطب هدف (کاربری که به دنبال خرید محصول یا خدمات ماست) به سمت وب سایت است. بازاریابی درون گرا بر خلاف روشهای بازاریابی و تبلیغات سنتی بر روی مخاطب هدف تمرکز میکند و بر اساس روش های تولید محتوا (بازاریابی محتوا) کاربر را جذب می کند. به همین دلیل به این روش بازاریابی، بازاریابی جاذبهای نیز میگویند.
برخی از مزایای بازاریابی درونگرا عبارتند از:
بر روی مخاطبین هدف تمرکز می کند: بازاریابی درونگرا به دنبال عموم مردم نیست بلکه به دنبال یافتن مشتریان هدف خود می گردد و سعی ماندگار کردن مشتریان خود است.
ایجاد محتوای مناسب: محتوای مناسب باعث اشتراکگذاری محتوا از طریق رسانههای اجتماعی خواهد شد و همچنین محتوای مناسب سبب تاثیرگذاری عمیقتر و ماندگار بیشتر محتوا در اذهان میگردد.
هزینه: ارزان و مقرون به صرفه است.
نوعی از بازاریابی با کسب اجازه محسوب میشود و کاربر هدف با علاقه خود به سراغ شما میآید.
به اسم آن دقت کنید. جذابیت این بازاریابی در آن است که مخاطب فکر میکند خودش شما را پیدا کرده است. شما با همه ی استراتژیهای ذکر شده در بالا میتوانید این بازاریابی را اجرا کنید به شرطی که هوشمندانه کار کنید. پیاده کردن این نوع بازاریابی کمک میکند بتوانید با استراتژی منظم کسانی که به کسب و کار شما علاقه دارند را قدم به قدم جذب کنید و به مشتریان خود اضافه کنید.
محتوای حمایت شده، یکی دیگر از شاخه های دیجیتال مارکتینگ!
محتوای حمایت شده یکی از انواع تبلیغات است. در این نوع از تبلیغات یک شرکت یا کمپانی، هزینههای محتوایی که برای تبلیغ یک محصول و خدمات تولید میشود را پرداخت میکند. اما کسی که این هزینه را پرداخت میکند، شرکتی که قصد توزیع و معرفی محصول و خدمات خود را دارد نیست. بلکه کمپانی، اینفلوئنسر، یا شرکتی که قصد دارد از این محصول حمایت کند، هزینه آن را میپردازد. هدف از این نوع تبلیغ آن است که مخاطب اصلا احساس نکند، مورد هدف تبلیغات قرار گرفته است. اما این اتفاق چگونه میافتد؟ شرکت حمایت شده و حمایتکننده هردو در یک حوزه فعالیت میکنند و کارشان به هم مربوط است. به همین دلیل وقتی مخاطب محتوای تبلیغاتی شرکت سفارشدهنده را میبیند، تعجب نمیکند و برعکس، فکر میکند چیزی آموخته است. اما هنوز عدهای از افراد محتوای حمایت شده را از انواع دیگر محتوا تشخیص نمیدهند.
محتوای حمایت شده شامل انواع زیر است:
-
مقالات
-
تصاویر
-
اینفوگرافیها
-
IGTV اینستاگرام
-
استوری اینستاگرام
-
ویدئو
-
ویدئوی یوتیوب
-
پادکستها
مزایای استفاده از محتوای حمایت شده
-
هنگامی که یک محتوای خوب و باارزش توسط رسانهای منتشر میشود، مخاطبان آن با سفارشدهنده این محتوا آشنا میشوند. همین موضوع سبب میشود که به برندینگ سفارش دهنده و حمایتکننده کمک شود. درحقیقت نمیتوان منکر برندسازی هر دو طرف شد.
-
در این شکل از محتوا، بین دو برند ارتباط برقرار میشود. هر دو کمپانی تبدیل به شرکای تجاری یکدیگر خواهند شد. محتوا میتواند پیوندهای تجاری قویای بین دو برند برقرار کند. تشکیل این ارتباط برای آینده تجاری هر دو برند بسیار سودده خواهد بود. همچنین، با انتشار محتوای حمایت شده، مخاطبان دو برند به یکدیگر متصل خواهند شد و این جامعه هدف را گسترش میدهد.
-
برای پیشرفت در دنیای کسبوکار، اعتمادسازی یکی از کلیدهای اصلی است. وقتی خاطب به شما اعتماد نکند، نمیتوانید رضایت آنها را جلب کنید و فروش خود را افزایش دهید. محتوای حمایت شده، به سبب اطلاعات خوبی که به مخاطب میدهد، در راستای جلب اعتماد بیشتر آنها تاثیرگذار است. این یک ارزش افزوده برای برند حمایت کننده و حمایت شده، خواهد بود.
-
چرا تولید محتوا میکنید؟ بدیهی است که برای افزایش ترافیک وبسایت اقدام به این کار میکنید. وقتی رسانهای اقدام به انتشار محتوای حمایت شده از سمت شما میکند، ترافیک وبسایت شما افزایش پیدا خواهد کرد. چرا؟ چون محتوا به لینک وبسایت شما لینک خواهد شد. به همین دلیل مخاطبان با مطالعه محتوا برای اینکه با شما آشنا شوند روی این لینکها کلیک میکنند. پس ترافیک وبسایتتان بیشتر خواهد شد.
-
وقتی اعتماد مخاطب جلب شود، برای خرید از برند شما اقدام خواهد کرد. این موضوع برای دو طرف صدق خواهد کرد.
بازاریابی ویروسی را فراموش نکنید!
بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ، به معنای گسترش یک ایده و انتقال آن از فردی به فرد دیگراست که روندی شبیه رشد و تکثیر ویروسها دارد. این چنین است که باعث میشود محصول یا خدمت مورد نظر، با اشتراک گذاری محتوای کمپین تبلیغاتی توسط کاربران متعدد و نامحدود، به اوج شهرت و دیده شدن برسد.
اگر بپرسند یکی از بهترین روش های دیجیتال مارکتینگ چیست؛ به جرات میتوان از این استراتژی نام برد. به دلیل این که منجر به شناخت برند شما، در میان حجم انبوهی از برندهای رقبا خواهد شد. در این روش، با تشویق کاربران برای به اشتراک گذاشتن محتوای کمپین تبلیغاتی تان با سایر افراد در فضای دیجیتال، کاری میکنید که محتوای موردنظر، مانند یک ویروس پرسرعت مثل کرونا، در میان مردم پخش شود.
اگر بخواهیم به طور خلاصه مزایای بازاریابی ویروسی را نام ببریم، میتوانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
-
افزایش مشتریان علاقمند به برند
-
زمان کم و رشد زیاد
-
به دست آوردن اعتبار قابل قبول
-
بهتر دیده شدن
-
ارزان قیمت بودن و صرفه اقتصادی
-
محدودسازی هزینههای تبلیغاتی
پس به صورت خلاصه، به تولید و نشر محتوا درباره محصولات یا خدمات به صورت جذاب، به طوری که مخاطبان آن را با دوستان و خانواده خود به اشتراک میگذارند بازاریابی ویروسی میگویند. این یک شیوه بازاریابی عالی برای کسبوکارهای B2C است. بسیاری از تولید کنندگان محتوا اینفلوئنسر مارکتینگ و بازاریابی ویروسی را باهم ترکیب میکنند تا میزان موفقیت محتوای ویروسی خود را بالا ببرند. استفاده مناسب از این مدل مارکتینگ باعث افزایش آگاهی از نام تجاری و نرخ تبدیل شما میشود.
تحلیلگر دیتا یک شاخه دیگر
یکی دیگر از شاخه های دیجیتال مارکتینگ، تحلیلگر دیتا بوده که نقش حیاتی و اغلب جذابی دارند. آنها مجموعه دادهها را جمع آوری، سازماندهی و تفسیر کرده تا پاسخ یک سوال را پیدا کرده یا مشکل خاصی را حل کنند. این وظایف در تیم دیجیتال مارکتینگ به معنای آن بوده که نقاط قوت و ضعف رقبای مستقیم بررسی شده و از آنها برای پیشرفت برند خود استفاده شود.
به عنوان یک تحلیلگر داده یا همان عنوانی که در برخی سایتها ممکن است به گوش شما بخورد؛ یعنی تحلیلگر دیجیتال مارکتینگ، میتوانید انتظار داشته باشید که مقدار زیادی از زمان خود را صرف توسعه سیستمها و راه اندازی زیرساخت برای جمع آوری دادهها کنید. برای برتری در این نقش باید در خلق روایتها و شناسایی الگوها و ترندها استاد باشید زیرا از آنها برای شکل دهی کمپینهای تبلیغاتی بعدی استفاده میشود.
توسعهدهنده وب
توسعه دهندگان، وب سایتها را از طریق کدنویسی طراحی کرده و میسازند. اگرچه داشتن تحصیلات رسمی در علوم کامپیوتر یا رشتههای مرتبط بسیار عالی بوده اما مساله تجربه در برنامه نویسی اهمیت بیشتری دارد. سه دسته اصلی در حوزه توسعه وب وجود داشته که شامل این موارد میشود:
-
Back-end
-
Front-end
-
Full-stack
افرادی که در Front-end هستند بیشتر با مشتری در ارتباط بوده و مسئول بخشهایی از وب سایت بوده که کاربر به آنها دسترسی دارد. این توسعه دهندگان وب بیشتر روی تجربه کاربری متمرکز بوده و عناصری را ایجاد میکنند که بازدیدکنندگان سایت با آنها تعامل دارند مانند منوها و فرمهای تماس در سایت.
توسعه دهندگان Back-end بیشتر تمرکز خود را روی سرور قرار داده و مسئولیت ایجاد فناوریهای لازم برای Front-end را انجام میدهند. آنها با کدگذاری مولفههایی مانند وب سرویسها و API به ارتباط بین سرور، برنامه و پایگاه داده سایت کمک میکنند. با این توضیحات مشخص بوده که توسعه دهنده فول استک فردی بوده که در هر دوی این حوزهها دارای تخصص است.
اگرچه در ظاهر اینطور به نظر میرسد که این حوزهها شبیه به هم بوده اما به مجموعه مهارتهای متفاوتی نیاز دارد. این مهارتها میتواند بسته به نوع بیزینس و خواستههای آن متفاوت باشد. به عنوان مثال توسعه دهندگان Front-end باید به سه زبان برنامه نویسی اصلی یعنی CSS، HTML و جاوا اسکریپت تسلط داشته باشند. همچنین باید در استفاده از چارچوبهایی مانند Bootstrap و AngularJS مهارت کافی داشته باشند.
از طرف دیگر توسعه دهندگان Back-end باید به زبانهای برنامه نویسی بخش سرور مانند پایتون، PHP و Ruby مسلط باشند. آنها همچنین باید سیستمهای پایگاه داده پشتیبان مانند MySQL را اجرا کرده و اغلب باید با چارچوبهای PHP و سیستم های کنترل ورژن آشنا باشند. علاوه بر این توسعه دهندگان وب تمام وقت، اغلب مسئولیت نگهداری وب سایت را نیز بر عهده دارند. این موضوع شامل حفظ سرعت و امنیت سایت و همچنین تحقیق و آزمایش هر بخش قبل از اجرای آن در وب سایت است.
سخن آخر درباره شاخه های دیجیتال مارکتینگ!
به یاد داشته باشید که فرصتها بیپایانند. عرصه دیجیتال مارکتینگ جولانگاه افراد خلاق و پر تلاش و صبور است. دیجیتال مارکتینگ نیاز اصلی همه کسب و کارهای آنلاین است و بخشی جدا نشدنی از فروش محصولات و خدمات در دنیای مدرن! پس از تمام ظرفیت خود در این مسیر استفاده کنید و همواره آپدیت باشید.
:: بازدید از این مطلب : 5
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 11 آذر 1403 |
نظرات ()
|
|
|
|
|
|